تپش سایه ی دوست

خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند و دست منبسط نور روی شانه ی آنهاست...

خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند و دست منبسط نور روی شانه ی آنهاست...

تپش سایه ی دوست

- خیال می کنم دچار آن رگ پنهان رنگ ها هستی
-دچار یعنی
- عاشق
-و فکر کن که چه تنهاست اگر که ماهی کوچک، دچار آبی دریای بی کران باشد.

-نه، وصل ممکن نیست، همیشه فاصله ای است
دچار باید بود
وگرنه زمزمه ی حیرت میان دو حرف حرام خواهد شد
وعشق
سفربه روشنی اهتزاز خلوت هاست
و صدای فاصله هاست...

وحمد وسپاس از آن پروردگار عشق است
سلام برمعشوق...سلام بر عاشق ...و سلام بر عشق
بسم رب الحسین

پیام های کوتاه

۳ مطلب در آبان ۱۳۹۳ ثبت شده است

عاشـــــــ ـقـان

یا کریم


ســـــیل عاشــــــــــقان، اربعــــــــین پیاده به کربلا می روند، یعنــــی دعوت می شوند که بروند...

پـــــس

من کجا و عــشقِـ حســــــین کجا!!!


پ.ن:

چقـــدر دلم میخواست اربعین، پیاده بیــــام کـــــربلا...چقــدر دلم میخواست اربعین، توفــــیق پیدا می کردم، می آمدم و عاشــقان کویـَ ت را به نظاره می نشستم...




به نام خدای حسین

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین


یاحسین جان!

 این شب ها، در روضه ها من اصلا در مصلی نیستم...

گـــاهی در حــــرمت

گـــاهی در حـــرم سقای تشنه لب

گـــاهی در تل زیــــنبیـه

گـــاهی در خـــیمه ها

ســــــــــــــــــر میـــکنم...


حســـــــین جان دلتنگم،خـــــیلی


پ.ن:

حالاهمه ی هم و غمم این شده است اربــــــــعین مرا دعوت میکنی؟




کــــــــربلا، صحنه ی عاقبــــــت هــا!

امشب(شب دوم محرم) معنی عاقـــــــبـت به خــــیری را خوب فهمیدم...الحمدلله

میشود کسی سابقه ی خوبی نداشته باشد، ولی در کربلا شهید شود مثل حر، مثل زهیر بن قین... (عاقــــبت به خــــیرها)

میشود کسی سابقه ی خوبی داشته باشد، ولی در کربلا دل حضرت زینب(س) را خون کند مثل شمر... (عاقــــبت به شـــرها)

میشود کسی سابقه ی خوبی داشته باشد، ولی در کربلا جــــــا بزند و امامش را تنـــها بگذارد مثل طرماح... (جـــاماندگان) 


عاشــــــــــورا به ما درس خوف می دهد، نکند ما هم مثل عاقــــبت به شرها یا جـــاماندگان باشیم!


خـــــــــــــدایا پناه میبرم به تو از اینکه جزء عاقــــبت به شرها یا جـــاماندگان باشم.

خــــــــــــدایا ما را عاقـــــبت به خــــیر کن.

الهی آمین


پ.ن:

زهیر بن قین، عثمانی بود.

شمر،فرمانده ی سپاه امیرالمومنین در جنگ صفین بود.

طرماح، عاشق شهادت بود و وقتی ازسفر امام باخبر شد خود را به کربلا رساند ولی...