کاش به یقین برسم، که من مسافرم و این دنیا به مانند یک کاروان یا یک کشتی...
کاش به باور برسم، که من یک سالک یا مهاجرم(انی مهاجر الی ربی) و دنیا یک وسیله یا مسیر یا گذرگاه...
باید بفهمم محوریت، سکونت نیست بلکه "رسیدن" و "شدن" است. باید بدانم برای هرکه اهلش باشد، سفری است عاشقانه، به سمت وصال به یک حقیقت نامتناهی (و ان الی ربک المنتهی).
یاعلی مدد