تپش سایه ی دوست

خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند و دست منبسط نور روی شانه ی آنهاست...

خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند و دست منبسط نور روی شانه ی آنهاست...

تپش سایه ی دوست

- خیال می کنم دچار آن رگ پنهان رنگ ها هستی
-دچار یعنی
- عاشق
-و فکر کن که چه تنهاست اگر که ماهی کوچک، دچار آبی دریای بی کران باشد.

-نه، وصل ممکن نیست، همیشه فاصله ای است
دچار باید بود
وگرنه زمزمه ی حیرت میان دو حرف حرام خواهد شد
وعشق
سفربه روشنی اهتزاز خلوت هاست
و صدای فاصله هاست...

وحمد وسپاس از آن پروردگار عشق است
سلام برمعشوق...سلام بر عاشق ...و سلام بر عشق
بسم رب الحسین

پیام های کوتاه

۷ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

کســــــــــاء عاشـــــــقانـه

یا حق... 

عجب صفایی دارد،

یک حدیث کساء عاشــــقانه، در حرم حضرت علی(ع) در صحن ایوان طلا،

 بنشینی جلوی حضرت و بگویی: آقاجان موقعی که رفتی خانه ، گفتید سلام فاطمه جان

فاطمه (س)گفت: سلام برتو ای پسر عم من، ای امیر المومنین، سلام علی جان...


یا امیر المومنین، شما خانم فاطمه(س) را خیلی دوست داشتید،بدجور عاشق بودید، نبودید؟

از آنجافهمیدم ، که خدا هم بدجور امتحان گرفت! نگرفت؟

شماـــ شـــیر خداـــ محب فاطمه ـــ دســـتان بســته،

قنفذ ـــ غــــلاف شمشیر

و

دســتان خســــته فاطمه (س)

.

.

.


پ.ن:

این یک مصرع دلم را ریش ریش می کند.

به دست خسته ی تو، دست بسته ام نرسید فاطمه جان...

پ.ن:

خدا، قربونش برم عــــاشق هر کسی بشه بدجـور از او امتحان میگیره...

مثلا علی (ع)، مثلا فاطمه (س)، مثلا زینب (س)،مثلا حســـــــــــــــیـــن(ع)،مثلا...


کوفــــــــ ه

یا حق ...


مسجد کوفه، غریبی علی (ع) را فریاد میکند، فــریــــــــــاد


بعضی چیزها را سرجایش، خوب تر حســـــ میکنی! خیلی خوب تر...

دلم میخواهد، گوشه ای از مسجد بنشینم، زار زار گریه کنم که علی را چقدر زجر داده اند...

حالا! 

دارم فکر میکنم، چقدر پسرش را ما داریم زجر میدهیم!

خدایا نکند من هم مثل کوفیان بی بصیرت باشم؟

تازه آنها نفس امام به آنها خورده بود، وای به حال ما...وای به حال من...


پ.ن:

مسجد کوفه، خیلــــی آدم را داغون میکند، خیلـــی

حرم، پدر، آرامش!

به نام خدای علی...


خدایا! ای خدای علی، شکرت که من علی را دارم، میتوانم بنشینم و ساعت ها او را نگاه کنم، ساعت ها با پدر مهربانم صحبت کنم.

آرامـــــــــــــــــــش اینجاست...همین جا...

من از علی (ع) ــ علی را میخواهم ــ حب علی ــ معرفت علی ــ قرب علی ...

من از علی (ع) ــ فاطمه(س) را میخواهم ــ حب فاطمه ــ معرفت فاطمه ــ قرب فاطمه...

و توفیق الگو بودن زندگیم را از هر دو بزرگوارتان میخواهم...ان شا الله...


پ.ن:

دلم آرامــــــــش میخواهد، حــــــــرم پــــدر را...

آرامــــــش بی نهایــــــــــت

یاحق...


اینجا ــ ایوان نجف ـــ مرکز آرامـــــــش عالم ـــ با تمام وجود، امام ـــَت راحس میکنی...

 من یک چیز میگویم و تو یک چیز میشنوی!

 باید ببینی، باید دید، این طور فایده ندارد!

فاطمه (س) هم هست...حتما

چه حســــــــــــ ِ خوبی ست.

ـــ خدا را

ـــ علی را

ـــ فاطمه را

با تمام وجود حســـــــ میکنی...


پ.ن1:

ایستاده ای در ایوان طلایی نجف، رو به روی گنبد پدر، انگار تمام گمشده ی سال هایت را پیدا کرده ای...

بدجــــــــور آرامــی، بدجــــــــــــــــــــــور...

پ.ن2:

خدایا حیلی دلم تنگ شده است،خیلـــــــــــــــــــــی، بطلب...


روضه ی مظلومیت و غریبی...

حالا!

تک تک آیه های قرآن برایم شده است روضه...

روضه ی غریبی، روضه ی مظلومی محمد(ص) و علی(ع).



پ.ن:

باید رفت و مظلومیت شان را از نزدیک دید، نزدیک نزدیک...